در شبکه اجتماعی اکس مطرح شد؛
واکنش یک تحلیلگر مسائل بینالملل به اظهارات رییسی: چطور می گویند پول بلوکه شده نداریم؟
آیا برخلاف موضعمان در دیوان، از آن ۲ میلیارد که در نقض حقوق بینالملل برای «قربانیان تروریسم» بلوک شد صرفنظر کردهایم؟
آیا برخلاف موضعمان در دیوان، از آن ۲ میلیارد که در نقض حقوق بینالملل برای «قربانیان تروریسم» بلوک شد صرفنظر کردهایم؟
طرح اتهام «غربگرایی» به دولت روحانی، و متعاقباً شکلگیری گفتمان و جبهه «شرقگرا» در مقابل آن، نتیجهای جز یک دوقطبیسازی خطرناک در سطح الیت سیاسی، یک دودستگی تفرقهافکن در جامعه ایران (از جنس دودستگی حاکم بر جامعه اوکراین) و بروز تحلیلهای گمراهکننده نداشت.
پیش گرفتن راه اینستکس به ایران اجازه داد زمان بخرد تا تحلیل دقیقتری از واکنش احتمالی دولت نامتعارف، پیشبینیناپذیر و غیرمعمول ترامپ بدست بیاورد.
همانطور که انعقاد برجام باعث شد - با لغو قطعنامههای شورای امنیت - مانع مقرراتی پیوستن ایران به پیمان شانگهای برطرف شود، تداوم عضویت «بی دردسر» ایران در این سازمان نیز منوط به احیای برجام و طی شدن زمانبندی مندرج در آن - تا خروج کامل پرونده کشور از شورای امنیت - است.
هزینهای که ایران بابت جناحزدگیِ سیاست خارجی پرداخت کرده غیرقابل محاسبه است و ضروری است جناحهای سیاسی - در این منطقه و عصر بحرانی - به جد از این شیوه سیاستورزی دست بردارن
رضا نصری کارشناس مسائل بین الملل هشدار داد: تدارکاتچیان تحریم و جنگ نیز از مونیخ تا واشنگتن، بروکسل، لندن، پاریس، تلآویو و ریاض در حال برنامهریزی هستند. تاثیر تحرکات آنها نیز روزانه در سفره مردم حس میشود. تنها یک ابتکار عمل اساسی و یک بمب خبری مثبت در حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی میتواند این اجماع را شکست دهد.
چرا روایتپردازی ایرانستیزترین جریانها تا این حد بر فضای بینالمللی غلبه کرده و راه را برای تعرضات و هجمههای بعدی هموار ساخته است؟ چرا افکار عمومی در دوره شما به نحوی شکل گرفته که نامتعارفترین و خصومتآمیزترین اقدامات و طرحها در نهادهای تصمیمگیری برخی کشورها به راحتی قابلیت اجرا و تصویب پیدا کرده است؟ چرا وجهه کشور چنان آسیب دیده که از این پس جریانهای ایرانستیز به راحتی قادر خواهند بود تقصیر شکست مذاکرات هستهای را - بی هیچ توضیح اضافی - به گردن ایران بیندازند تا راه را برای هجمههای بعدی هموار سازند؟
سه قدرت اروپایی مدعی هستند ایران هیچ «توجیه غیرنظامی معتبری» برای عدم اجرای تعهدات خود مطابق برجام ندارد. حقیقت این است که ایران توجیه «حقوقی» بسیار معتبری برای عدم اجرای یکجانبه تعهدات فنی خود مطابق قراردادی دارد که سایر طرفین نقض میکنند.
اینکه اپوزیسیون ویرانیطلب مطالبات مشروع مردم ایران را برای اهداف ایرانستیزانه ربوده تا مطالبات کشورهای متخاصم منطقه را جایگزین آن کند موضوع جدیدی نیست. اما میزبانی مکرون از فرستادگان سازمان آمریکایی-فرانسوی «عدالت برای کُردها» تعرضی به استقلال سیاسی و تمامیت ارضی ایران و همچنین عراق، سوریه و ترکیه است.
مقوله «قوه چهارم» عمدتاً ناظر به ایجاد مجموعهای از نهادها و سازوکارهای مستقلی است که با ایجاد فرصت مداخله مستقیمتر «مردم» در اداره کشور موجب تکمیل و تقویت عنصر «دموکراسی» در قوانین اساسی - و همچنین کانالیزه کردن اعتراضات و تحقق مطالبات شهروندی - میشوند.